عصر برنز دیگر جعبهای اسرارآمیز از سفالینهها و ابزارهای ناشناخته نیست. به لطف تحلیلهای دقیق ایزوتوپی و گیاهباستانشناسی، اکنون روشن است که زندگی در حدود سال ۱۵۰۰ پیش از میلاد در اروپای مرکزی دستخوش دگرگونیهایی بنیادین شد. در مرکز این داستان، گورستان «تیسافورِد-ماجوروشالوم» در شرق مجارستان قرار دارد.
این پژوهش که توسط «تاماش هایدو» و «کلاودیو کاواتسوتی» رهبری شده، چگونگی جابجایی، تغذیه و روابط اجتماعی مردم را در دوران تغییرات گسترده فرهنگی بررسی کرده است. این تحول تدریجی نبود؛ سریع، فراگیر و به شکلی شگفتانگیز مستندشده بود. بیش از ۱۳۰ نمونه ایزوتوپی و بقایای دندانی از تیسافورد به ما نشان میدهد که این جامعه چگونه به نیروهای بزرگتری که اروپای عصر برنز را شکل میدادند، واکنش نشان داد.

مردم مهاجرت را کنار گذاشتند و ساکن شدند
تحلیل ایزوتوپ استرانسیوم کاهش شدید در جابجاییهای طولانیمدت را در دوره برنز پایانی نشان میدهد. بیشتر افرادی که در تیسافورد دفن شدهاند، بومی منطقه بودند. حدود ۷۵٪ از آنها از شعاعی کمتر از ۲۰ کیلومتر آمده بودند. تنها یک نفر در کل نمونه به وضوح از ناحیهای دوردست آمده بود مهاجرت متوقف نشد، بلکه دگرگون شد.
مهاجران دوره میانی عصر برنز عمدتاً از مناطق مرتفع اطراف مانند حوزه بالایی تیسا میآمدند. در مقابل، مهاجران دوره پایانی از غرب دورتر، از مناطقی مانند ترنسدانوبیا یا کوههای جنوبی کارپات میآمدند. این مناطق با رشد نفوذ فرهنگ «تومولوس» مرتبط بودند پژوهشگران نوشتند: «تحرک در میان مردان بالغ بیشتر است»، اما این فاصله در دوره برنز پایانی کاهش مییابد. ازدواجهای برونقومی برای زنان (که به آن زندادن به خارج از جامعه میگویند) نادر و احتمالاً محدود به مناطق نزدیک بود.
سادهسازی تغذیه و تحول با ارزن در عصر برنز
مقادیر ایزوتوپهای نیتروژن و کربن، نشاندهنده یک تغییر چشمگیر در رژیم غذایی هستند. در دوره میانی عصر برنز، مردم تنوع بیشتری در غذا داشتند. رژیمهای غذایی بر اساس طبقه اجتماعی متفاوت بود، بهویژه در مصرف پروتئین. مردان بیشتر از گوشت بهرهمند بودند در مقابل، رژیمهای غذایی دوره برنز پایانی یکنواختتر و برابرتر شدند. کاهش تغییرات در سطح نیتروژن نشان میدهد که دسترسی به منابع پروتئینی میان افراد برابرتر شده است. این تغییر با بازسازی اجتماعی در الگوهای سکونت نیز همخوانی دارد.
مناطق مسکونی مستحکم (به نام “تلنشینها”) رها شدند و جوامع ساختار سلسلهمراتبی خود را از دست دادند و پراکنده شدند دادههای ایزوتوپ کربن و بقایای میکروسکوپی در جرم دندانها هر دو این موضوع را تأیید میکنند: ارزن جارویی (broomcorn millet) همهچیز را تغییر داد. این غله پرمحصول و زودرس حدود سالهای ۱۵۴۰ تا ۱۴۸۰ پیش از میلاد وارد رژیم غذایی شد و به عنصری کلیدی تبدیل شد.
بقایای میکروسکوپی در پلاک دندانی وجود ارزن را در ۶ نفر از ۱۱ فرد متعلق به عصر برنز پایانی نشان میدهد. در حالی که تنها ۲ نفر از ۱۴ فرد مربوط به عصر برنز میانی شواهدی از مصرف ارزن داشتند مصرف ارزن تنها یک مد زودگذر نبود؛ بلکه بازتابی از تغییر در شیوههای تغذیه فردی و اجتماعی بود پژوهشگران تأکید کردند: «سرمایهگذاری قوی بر روی ارزن جارویی به عنوان غله اصلی، یکی از نخستین مراحل چنین روندی در اروپاست». این تغییر احتمالاً به جوامع کمک کرد تا در زمانهای ناپایدار، جمعیت خود را حفظ و حتی افزایش دهند.

ارزن جایگزین جو شد(کاهش نابرابری، افزایش همسانی)
یافتههای ماکرو-گیاهباستانشناسی این نتایج را تأیید میکنند. از میان ۲۲ نمونه خاک، گندم در ۶۰٪ موارد یافت شد، جو در کمتر از ۱۰٪، و ارزن در لایههای مربوط به دوره برنز میانی اصلاً وجود نداشت اما در عصر برنز پایانی، ارزن به طور منظم در جرم دندانی ظاهر میشود. دوره رشد کوتاه و ارزش انرژی بالای ارزن آن را برای جوامع متحرک یا در معرض بحرانهای منابعی، به گزینهای ایدهآل تبدیل کرده بود ساختار اجتماعی بازتابی از الگوهای تغذیه بود. در عصر برنز میانی، مردان نخبه با دسترسی بالا به گوشت و استحکامات دفاعی زندگی میکردند. اما پس از ۱۵۰۰ پیش از میلاد، این سکونتگاههای مستحکم از بین رفتند.
زندگی اجتماعی به روستاهای پراکنده انتقال یافت. آداب تدفین سادهتر شد و ساختارهای سلسلهمراتبی فرو ریختند پژوهشگران نوشتند: «ترک سکونتگاه تلنشین مستحکم دوره برنز میانی، آغازگر مرحلهای تازه با مراکز کمتر سازمانیافته، سلسلهمراتب اجتماعی ناپایدارتر و کاهش نابرابریهایی بود که حداقل در سطح مصرف غذا کاملاً مشهود است».

نه فقط دامدار
این نتایج باورهای دیرینه را به چالش میکشد. فرهنگ تومولوس (Tumulus) اغلب به عنوان جامعهای دامدار توصیف میشد. اما این مطالعه نشان داد مصرف گوشت کمتر و مصرف ارزن بیشتر بوده است مردم غلات بومی مصرف میکردند، نه صرفاً دام. مصرف پروتئین کاهش یافت، حتی با وجود پذیرش محصولات جدید و سبکهای تازه سکونت.
در پایان، پژوهشگران نتیجه گرفتند: «این تصور قدیمی از فرهنگ گورهای تومولوسی به عنوان جامعهای داممحور… با یافتههای ما در تضاد است». مردم تیسافورد زندگیهایی پیچیده داشتند که ترکیبی از سنتهای قدیمی و اقتضائات جدید بودند این مطالعه یکی از دقیقترین بررسیها بر روی یک سایت عصر برنز است و پیوندهای عمیق میان خوراک، هویت و جامعه را آشکار میکند از خلال دندان و خاک، میبینیم که مردم چگونه در برابر تغییر واکنش نشان دادند نه با آشوب، بلکه با سازگاری. و بدین گونه، آنها بخشی نو از داستان بشریت را در حوضه کارپات نوشتند.
بیشتر بدانیم: سلول CP-As؛ عامل چاقی
لینک منبع: earth
نظرات کاربران